صبح چهارم آبانماه امسال پسري جوان درحاليكه بهشدت هراسان بود به اداره پليس رفت و از دام سياهي گفت كه در آن گرفتار شده بود. او گفت: من دانشجوي رشته بازيگري هستم و آرزويم اين بود كه روزي نقش اول يك فيلم سينمايي را بازي كنم. چند روز پيش بود كه با جواني به نام سعيد كه در قهوهخانهاي در شرق تهران كار ميكرد آشنا شدم.
او از من خواست تراكتهاي قهوه خانه را برايش پخش كنم و گفت كه حقوق خوبي ميدهد. من هم براي تأمين هزينههاي دانشگاه قبول كردم. او وقتي متوجه شد كه من عاشق بازيگري هستم جواني به نام سهيل را به من معرفي كرد و گفت او با چند كارگردان در ارتباط است.
همين شد كه با سهيل قرار ملاقات گذاشتم و او به من وعده داد تا مرا به دوست كارگردانش معرفي كند تا بهزودي نقش اول يا دوم يك تله فيلم رابازي كنم. سهيل با چرب زباني فريبم داد و خواست تا پيش دوست كارگردانش بروم و براي شروع بهعنوان سياهي لشكر در يك تله فيلم بازي كنم. او گفت بايد براي بازي در اين نقش 200هزارتومان پرداخت كنم كه اين را هم قبول كردم. وي گفت: روز حادثه بيخبر از همه جا همراه سهيل به جنگلهاي سرخه حصار رفتيم. در آنجا به جاي كارگردان 2جوان كه سوار بر يك پرايد بودند سراغمان آمدند. آنها از دوستان سهيل بودند و وقتي نزديك شدند مرا هل دادند و شروع به كتكزدنم كردند. بعد هم به همراه سهيل با زور مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند و تمام پولها و اموالم را سرقت كردند و پا به فرار گذاشتند.
- دستگيري
با اين شكايت، تيمي از مأموران با دستور قاضي علي وسيله ايرد موسي بازپرس دادسراي ويژه سرقت، تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كرد و با دستگيري جواني كه در قهوهخانه كار ميكرد موفق شدند 3متهم شيطانصفت (سهيل و همدستانش) را دستگير كنند. سهيل در تحقيقات به قاضي گفت: جواني كه در قهوهخانه كار ميكرد از دوستانم بود كه از طريق او با دانشجوي بازيگري آشنا شديم و بهدليل وسوسههايي كه سراغم آمد نقشه كشيدم تا سناريوي شوم خود را با همدستي 2نفر از دوستانم كليد بزنم.به گزارش همشهري، متهمان با قرار قانوني در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفتند و تحقيقات در اين خصوص همچنان ادامه دارد.
نظر شما